سفارش تبلیغ
صبا ویژن


سکوت سرد

فرزند هنر باش نه فرزند پدر که فرزند هنر زنده کند نام پدر.
نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:41 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

اگر هنر وحقیقت با هم زنده اند بگذار هنر بمیرد
نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:39 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

انسان یک عقیده ست وغی از آن هیچ نیست.
نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:37 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

امید دلم کی میای سحر شد پس چرا نمِِی آی
نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:35 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

زندگی بعد درخت است به چشم حشره                                                                                                                         زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است رخت را بکنیم آب در یک قدمی ماست.
نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:33 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران که از سنگ ناه خیزد روز وداع یاران


نوشته شده در سه شنبه 88/12/18ساعت 12:28 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

ویک بار هم در سرپل ذهاب هوا ابر شد وباران تند ی گرفت وسردم شد . آن وقت در پشت یک سنگ اجاق شقایق مرا گرم کرد .
نوشته شده در دوشنبه 88/12/17ساعت 9:50 صبح توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

در این کوچه های که تاریک هستند من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم.من از سطح سیمانی قرن می ترسم. بیا  تا نتر سیم من از شهر های که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است. مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد . مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.


نوشته شده در دوشنبه 88/12/17ساعت 9:46 صبح توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

هزاران دهقان دعای باران خواندند اما خداوند با پسرکی بود که چکمهایش سوراخ بود.
نوشته شده در یکشنبه 88/12/16ساعت 6:53 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

دود که بالا نشیند کسر شأن شعله نیست     جای چشم ابرو نگیرد که او بالاتر است
نوشته شده در یکشنبه 88/12/16ساعت 6:50 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت