سکوت سرد
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران که از سنگ ناه خیزد روز وداع یاران در این کوچه های که تاریک هستند من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم.من از سطح سیمانی قرن می ترسم. بیا تا نتر سیم من از شهر های که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است. مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد . مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.
قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت |