شعر هزاران دهقان دعای باران خواندند اما خداوند با پسرکی بود که چکمهایش سوراخ بود. نوشته شده در یکشنبه 88/12/16ساعت 6:53 عصر توسط امید-بالندگی 10 نظرات ( ) | |